کتابخانه مسروری حکم آباد بخش بزرگی از کشور را می توان در کتابها پیمود اندرولنگ
| ||
|
من اگر نقاش اولام دنیانی زندان چکرم اولومی آیرلیقی حسرتی پشمان چکرم من اگر صیاد اولام سن کیمین جیران اودونا اوره گی پاره ادیب عشقوه هجران چکرم اگر من نقاش باشم دنیا را زندان خواهم کشید، مرگ – جدایی و حسرت را پشیمان خواهم کشید اگر من صیاد باشم به خاطر آتش عشق زیبایی همچون تو
قلبم رو پاره کرده و عشقت رو به رنگ هجران خواهم کشید.
چگونه این زبان شیرین را به فراموشی سپرده ایم!زبانی که پدران و مادران این دیار به کودکان خود می آموختند. دیگر کمتر کسی با کودکان خود به زبان ترکی صحبت میکند. و چه غم انگیز است زبان بومی این دیار کهن یعنی جوین به فراموشی سپرده شود. با آرزوی روزی که به فرزندانمان در کنار آموزش زبان فارسی، زبان شیرین ترکی نیز آموخته شود.
عجیب تر از اینکه ما پا را فراتر گذاشته و از صحبت به زبان مادری خویش شرم داریم. برچسبها: [ پنج شنبه 21 خرداد 1394برچسب:شعر ترکی,من اگه نقاش اولام,متن شعر,اشعار زیبا,کتابخانه مسروری,زبان مادری,ترکی,لهجه ترکی,ترکی جوین,, ] [ 9:10 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
حیدر بابا، دنیا یالان دنیا دی
حیدر بابا ، دنیا ، دنیای دروغی است
سلیماندان، نوح دان قالان دنیا دی از سلیمان و نوح این دنیا مونده
اوغول دوغان، درده سالان دنیا دی بچه داده و به درد گرفتار میکنه این دنیا
هر کیمسیه هر نه وئریب، الیبدی به هر کی هر چی داده ازش گرفته
افلاطوندان بیر قوری آد قالیبدی از افلاطون فقط یه اسم خشک و خالی مونده
حیدر بابا، یارــ یولداشلار دوندولر حیدر بابا، رفقا همشون رو برگردوندن
( هر کسی به اجبار به طرفی رفت )
بیرــ بیر منی چولده قویوب، چوندل یکی یکی منو تو صحرا گذاشته و رهام کردن
چشمه لریم، چراغلاریم، سوندولر چشمه هام، چراغ هام ،خشک و خاموش شدن
یامان یئرده گون دوندی، آخشام اولدی بد موقعی خورشید رفت و غروب شد
دنیا منه خرابهی شام اولدی ! دنیا برام مثل خرابه شام شد
حیدر بابا ،یولوم سنن کج اولدی حیدر بابا، راهم از تو جدا شده
عمروم کچدی، گلممه دیم گج اولدی عمرم گذشت و نیومدم و دیر شد
هئچ بیلمه دیم گوزللرون نج اولدی هیچ وقت نفهمیدم زیبائیات چی شدن
بیلمزدیم دنگه لروار، دونوم وار نمی فهمیدم که برگشتنی هست
ایتگین لیک وار، آیرلیق وار، ئولوم وار گم شدنی هست، جدایی هست، مرگ هست برچسبها: [ یک شنبه 9 شهريور 1393برچسب:حیدربابا,دنیا یالان دنیادی,شعر ترکی,کتابخانه مسروری,اشعار شهریار,, ] [ 17:45 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
|
|